بیست و پنجم ربیع الثانی
1-خلع معاویة بن یزید خود را از خلافت
هنگامی که یزید بن معاویه در 14 ربیع الثانی سال 64 ه به درکات جهیم شتافت ، فرزندش معاویة به جای وی نشست . او پس از چهل روز در 25 ربیع الثانی بر فراز منبر رفت و خطبه خواند و اعمال پدران خود را یاد کرد و از افعال ایشان تبری جست و گریه شدیدی نمود ، و آنگاه خود را از خلافت خلع نمود .
مروان بن حکم از پای منبر برخاست و گفت : الحال که طالب خلافت نیستی پس امر خلافت را به سویی بیفکن . معاویة بن یزید گفت : من حلاوت خلافت را نچشیدم ، چگونه راضی شوم که اوزار آن را بچشم . به هر صورت در خانه نشست و مشغول گریه شد و 25 یا 30 یا 40 روز بعد از این واقعه فوت کرد و به قولی او را مسموم کردند . . پس از او خلافت اولاد ابوسفیان تمام شد و به مروان و آل او منتقل شد . (1)
منبع : توضیح النقاصد :ص12-13 . اربعین قمی : ص503 . تتمة المنتهی : ص72 . قلائد النحور : ج ربیع الثانی ص 262 . فیض العلام : ص255
2- وفات عبدالملک بن شیخ عبدالله جوینی شافعی
در این روز (سنه 478 ه ) امامین حرمین عبد الملک بن شیخ عبدالله جوینی شافعی استاد غزالی و غیره در نیشابور وفات کرد و بعد از چند سال ، جنازه او را به کربلا حمل دادند و نزد پدرش به خاک سپردند .
ابن خلکان گفته که در روز فوت او ، بازارها را بستند و منبر او را شکستند و شاگردان او که قریب به چهار صد نفر بودند ، دوات و قلم خود را شکستند و یک سال کامل ، عزای او را گرفتند و نقل شده پدرش مادر او را که جاریه بود ، از پول حلال خریده بوده و از کسب ید خود او را طعام می داد و چون امامین حرمین را متولد کرد ، به او وصیت نمود که شیر دیگری را به او مده که شیر در طفل اثر دارد ، اتفاقا وقتی مادرش کثالتی داشت و آن طفل می گریست ، یکی از زنان همسایه به حال او رقّت کرد و مقداری شیر به او داد ، در این حال پدرش وارد شد و چون بر خوردن او شیر غیر را اطلاع یافت ، همان وقت او را سرازیر کرد و پیوسته دست به دلش کشید تا آن شیر را قی کرد و گفت : مردن طفل من آسانتر است بر من از فساد طبع او به شیر غیر . گویند گاهی در حین مناظره ، فطرتی برای امامیم حرمین حاصل می شد . می گفت : این از بقیه همان شیر است .
فقیر گوید : مسلم است که شیر در طبیعت طفل خیلی اثر دارد و در کلمات جامعه حکمتیه رسول خدا صلی الله علیه وآله است که : ((فاِنَّ الرَّضاعَ یُغَیّرُ الطَّباعَ)) (1)
در باب فصاحت و بلاغت حسن بصری نقل شده : که مادرش ((خیره)) کنیز ام سلمه زوجه رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و گاهی که خیره پی حاجتی می رفت و حسن می گریست ، ام سلمه پستان خود را در دهان او می گذاشت و او را مشغول به شیر خوردن می ساخت و گاهی شیر از پستانش بیرون می آمد و حسن می مکید ، لاجرم گفتند : حکمت و فصاحت او از برکت پستان ام سلمه بوده . (2)
در حال شریک قاضی در غرّه ذی القعده ، دانستی که لقمه حرام نیز تاثیر غریبی دارد .
منابع : 1- بحارالنوار : ج100ص323 . وقایع الایام : ص300
2- تهذیب الکمال : ج35ص70 . وقایع الایام ص300
- توضیحات
- ربیع الثانی
- 26 اسفند 1390
- سید امیر حسین بحرالعلوم طباطبایی
- 9114