سوم جمادی الثّانی - روز های حزن فاطمه سلام الله علیها
روز های حزن فاطمه سلام الله علیها :
بعد از این وقایع و فجایع آن حضرت بعضی روزها با دلی شکسته و محزون کنار قبور شهداي احد میرفت و میگریست، و مرگ خود را از خداوند طلب میکرد، تا اینکه آهسته آهسته درد و جراحتهاي بدن بیشتر شد، و از آن به بعد نزدیک مدینه زیر درختی مینشست و گریه و ناله میکرد. منافقین آن درخت را هم بریدند . بعد از آن امیر المؤمنین علیه السّلام در آنجا سایبانی ساختند که مشهور به ((بیت الاحزان)) شد . روز به روز بیماري بی بی افزوده میشد. سینه شکسته و مجروح، بازوي ورم کرده، صورت نیلی، محسن سقط شده، غم پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله، مظلومیّت امیر المؤمنین علیه السّلام، کار را به جائی رساند که آن حضرت در بستر بیماري افتاد، و وصیتهاي خویش را به امیرالمومنین فرمود : (( شبانه مرا از زیر پیراهن غسل بده و کفن کن و دفن نما. قبرم مخفی باشد و ابوبکر و عمر در تشییع و نماز من حاضر نشوند)) (1) . عایشه و غیر عایشه نیز بر جنازه من حاضر نشوند. (2) .
- توضیحات
- جمادی الثانی
- 10 ارديبهشت 1391
- حجة الاسلام سید امیر حسین بحرالعلوم طباطبایی
- 13134
دیدگاهها
*يک ديده به اشک و ديده اي در خون است*
*ظلم و ستمي که شد به دخت احمد*
* هر کس که فراموش کند مغبون است*
در راه اهداف اسلامی موفق باشید
عالی و زیبا نوشته اید