ورود کاربران

مقتل حضرت زهرا سلام الله علیها - وداع حسنین علیهما السلام با مادر

 وداع حسنین علیهما السلام با مادر :

 هنگام دفن حضرت زهرا سلام الله علیها کسی نبود به امیر المومنین کمک کند . حسنین و زینبین حال و روز مناسبی نداشتند .

 اگر علی درون قبر می رفت چه کسی بدن را تحویل او می داد ؟ بالای قبر می ایستاد ، چه کسی بدن خانم را تحویل بگیرد و درون قبر بگذارد ؟ یک وقت دید2 تا دست ، شبیه دستان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ظاهر شد . فرمود : علی جان ! امانتم را تحویل بده  . در این حال حسنین و زینبین گریه شدیدی کردند و مدام مادر را صدا می زدند و امیرالمومنین فرزندان را نظاره می کرد و اشک می ریخت . در منظره وداع یتیمان فاطمه علیها سلام با مادر مهربان ندایی به امیرالمومنین رسید که فرزندان فاطمه را دریاب . آنها را از مادر جدا کن که عرش و ملکوت ، ملائکه ، مقرب به گریه افتادند . امیرالمومنین که خود چهره ای پراز دانه های مروارید از اشک  داشت با ملاطفت پدرانه و مهربانی فرزندان را از بدن فاطمه جدا کرد(1) ...

 فغان و آه از آن دم که خونفشان زدوعین          بیامدند ضیاء دو دیده اش حسنین

 به روی سینه مادر شدند گرم نوا           فتاد غلغله ز افغانشان به ارض و سما

 گهی ز درد یتیمی حسن به شیون و شین          گهی زیاد غریبی به آه و ناله حسین

 در آن زمان شه دین با نوازش بی مَر            جدا حسین و حسن را نمود از مادر

 کنون زجای دگر شورشی به سر دارم        نه در مدینه که در کربلا نظر دارم

 دمی که خسرو لب تشنه از جفای یزید          سرش به نی شد و جسمش به خاک و خون غلطید

 سکینه نام از آن تشنه لب یکی دختر              به قتلگاه درآمد به جستجوی پدر

 به گریه گفت پدر جان فدای پیکر تو           بریده است کدامین لعین زتن سر تو

 به روی نعش پدر گرم آه و شیون شد         چنان که از غمش آشفته حال دشمن شد

 دریغ و درد که بهر تسلی اش آن گاه         به قتلگاه روان گشت شمر نامه سیاه

 بزد به صورت آن بی نوا چنان سیلی          که گشت عارض چون ماه انورش نیلی

 (صغیر اصفهانی)         

 

پاورقی : 1- رنجها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها : (ت بیت الاحزان) :ص253

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

دیدگاه‌ها  

# سحر 1391-02-03 18:28
السلام علي الصديقةالشهيدة فاطمةالزهرا
با سلام
با اين مطلب _ علت ماليات ندادن قنفذ _ آتشم زديد كه اين سوز اثرات سوز دل مولا اميرالمؤمنين عليه السلام است كه پس از 1400 سال هنوز با شنيدن و مطالعه حال آنروز حضرت دل دوستان او هم آتش ميگيرد.
التماس دعا
موفق باشيد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# ابو علی 1391-02-08 11:26
سلام علیک
ممنون از زحمات شما در راستای بیان معارف اسلامی
آنچه که از متن به نظر می رسد منظور از عباس، باب الحوائج حضرت ابالفضل است در صورتی که عباس عموی پیامبر می باشد که از امیرالمومنین سوال می کند
در ضمن آدرس صفحه کتاب هم صفحه 144 که متن آن این چنین است: گروهي را ديدم در گوشه‌اي نشسته‌اند، همه‌ي آنها از بني‌هاشم بودند، جز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابي‌بكر و عمر بن ابي‌سلمه و قيس بن سعد بن عباده، در اين جلسه، عباس (عموي پيامبر) به علي (ع) گفت: «چرا عمر مانند همه‌ي كارگزارانش، از حقوق «قنفذ» چيزي نكاست؟!»
حضرت علي (ع) به اطراف خود نگاه كرد و سپس قطرات اشك از چشمانش سرازير شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شكر له ضرْبه ضربها فاطمه بالسوْط فماتتْ و في عضدها اثره كانه الدمْلجْ.
: «حقوق قفنذ را كم نكرد، تا از او تشكر نمايد بخاطر ضربت تازيانه‌اي كه او بر فاطمه (س) نواخته بود، كه وقتي فاطمه (س) از دنيا رفت، اثر آن تازيانه در بازوي او وجود داشت و همانند بازوبند، نمايان بود».
التماس دعا
یا علی مدد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# ابو علی 1391-02-08 11:27
سلام علیک
ممنون از زحمات شما در راستای بیان معارف اسلامی
آنچه که از متن به نظر می رسد منظور از عباس، باب الحوائج حضرت ابالفضل است در صورتی که عباس عموی پیامبر می باشد که از امیرالمومنین سوال می کند
در ضمن آدرس صفحه کتاب هم صفحه 144 که متن آن این چنین است: گروهي را ديدم در گوشه‌اي نشسته‌اند، همه‌ي آنها از بني‌هاشم بودند، جز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابي‌بكر و عمر بن ابي‌سلمه و قيس بن سعد بن عباده، در اين جلسه، عباس (عموي پيامبر) به علي (ع) گفت: «چرا عمر مانند همه‌ي كارگزارانش، از حقوق «قنفذ» چيزي نكاست؟!»
حضرت علي (ع) به اطراف خود نگاه كرد و سپس قطرات اشك از چشمانش سرازير شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شكر له ضرْبه ضربها فاطمه بالسوْط فماتتْ و في عضدها اثره كانه الدمْلجْ.
: «حقوق قفنذ را كم نكرد، تا از او تشكر نمايد بخاطر ضربت تازيانه‌اي كه او بر فاطمه (س) نواخته بود، كه وقتي فاطمه (س) از دنيا رفت، اثر آن تازيانه در بازوي او وجود داشت و همانند بازوبند، نمايان بود».
التماس دعا
یا علی مدد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# حجة الاسلام سید امیر حسین بحرالعلوم طباطبایی 1391-02-09 17:44
سلام علیک
با سلام خدمت شما بزرگوار
مطلب طبق دستور بجای حضرت عالی اصلاح شد .
با تشکر از شما
یا علی
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن