قرآن و اهل بیت - قسمت سوم - آیه اولی الامر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین ولعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
از چه کسانی اطاعت کنیم تا از گمراهی نجات یابیم ؟
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم :
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم . ( نساء/59)
یکی دیگر از آیاتی که در شأن اهل بیت علیهم السلام نازل شده است آیه ایست که در مطلع کلام ذکر شد . در این آیه خداوند متعال می فرماید : ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا اطاعت کنید و از رسول خدا و اولی الامر اطاعت کنید .
در این آیه چند نکته قابل توجه است :
اول: اینکه در این آیه در اطیعوا الله و اطیعوا الرسول لفظ اطیعوا تکرار شده است ولی در اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم با واو عاطفه اولی الامر به الرسول عطف شده است و در اینجا به این مطلب اشاره دارد که فرقی بین اولی الامر و رسول نیست و طبق فرمایش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اطاعت اولی الامر در طول اطاعت رسول است ولی اولی الامر بهره ای از وحی ندارند و کار آنها فقط صادر نمودن آرائی است که آن را صحیح می دانند و از سنت و قرآن اخذ می کنند .
دوم : اینکه با لفظ یا ایها الذین آمنوا آورده است نه با لفظ یا ایها الناس . در اینجا خطاب فقط به مؤمنین است و این به این معنا نیست که غیر مؤمنین از رسول و خدا و اولی الامر نباید اطاعت کنند بلکه شاید منظور این باشد که نشانه ایمان حقیقی همان اطاعت از خدا و رسول خدا و اولی الامر است.
سوم: اینکه خدا و پیامبر که مشخص هستند و واضح است که اطاعت از خدا و اطاعت از رسول عقلا واجب است ولی بحث در اولی الامر است که باید ببینیم این اولی الامری که دستور به اطاعت آنها داده شده است چه کسانی هستند .
آیا هر که را مردم به عنوان حاکم و سلطان انتخاب کنند اولی الامر میشود ؟ و آیا منظور علما هستند ؟ و یا ...!
آنچه از روایات عامه و خاصه به دست می آید این است که منظور از اولی الامر وجود مقدسه ائمه اثنی عشر هستند که پیامبر آنها را معرفی کرد و فرمود: « انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی » و همانطور که در مباحث گذشته عرض کردیم عترت و اهل بیت پیامبر ائمه معصومین از ذریه فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند .
در کتاب ینابیع المودة قندوزی حنفی مذهب در باب 38 در رابطه با این آیه روایتی را از مناقب از حسن بن صالح از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند : «اولوا الامر هم الائمه من اهل البیت علیهم السلام» اولی الامر ائمه علیهم السلام هستند .
(ینابیع المودة / باب الثامن و الثلاثون / ص 135 )
روایات دیگری نیز نقل میکند از جمله احتجاج امیر المؤمنین علیه السلام که در مسجد مدینه در خلافت عثمان علیه ما علیه با انصار و مهاجر داشتند و در این احتجاج حضرت به آیاتی از قرآن من جمله همین آیه استناد می کنند و روایات زیادی که در تفاسیر اهل سنت در کتب روایی آنها نقل کرده اند دال بر اینکه این آیه در شأن اهل بیت علیهم السلام است . در کتب شیعه هم در این باب روایاتی وارد شده است که ان شاء الله بیان خواهیم کرد .
علامه مجلسی در کتاب حیوة القلوب در فصل نهم به طور مفصل در رابطه با این آیه و آیات قبل و بعد آن توضیحاتی می دهند که به طور اجمال در اینجا اشاره خواهیم کرد .
سخن مجلسی رضوان الله تعالی علیه :
( حق تعالی می فرماید : « یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله والیوم الآخر ذلک خیر و احسن تأویلا. »
بدان که خلاف کرده اند مفسران در تفسیر اولی الامر ؛ بعضی از مفسران عامه گفته اند که مراد امراء و سرکرده های لشکر و پادشاهانند و بعضی از ایشان گفته اند که مراد : علمای امتند و علمای امامیه اتفاق کرده اند که مراد ، ائمه از آل محمدند . به مقتضای روایاتی که مذکور خواهد شد به آنکه اولی الامر صاحب اختیار در امر است و چون مقید به قیدی نشده است باید که صاحب اختیار مطلق در جمیع امور ین و دنیا باشد و آن امام است و یا هر که در امری صاحب اختیار شود اطاعت او واجب باشد در آن امر پس کسی که صاحب اختیار در همه امور باشد مُطاع مطلق خواهد بود و آن امام است .
و ایضاً ترک لفظ اطیعوا میان رسول و اولی الامر مشعر است به اینکه مرتبه امامت نظیر مرتبه نبوت و مثل آن است . بلکه چنانچه نبوت رسالتی است از جانب خدا به وساطت مَلَک ، امامت نیز فی الحقیقه نبوتی است به وساطت نبی . و به این سبب اطاعت اولی الامر عین اطاعت نبی است . پس به این سبب اطیعوا در میان متوسط نشده است . به خلاف مرتبه نبوت که هر چند بالاترین مراتب است مثل مرتبه الوهیت نیست و توسط اطیعوا میان لفظ جلاله و رسول اشاره است به این .
و ایضاً چون اطاعت این جماعت را مقرون به اطاعت خود تعالی شانه و رسول خود گردانید البته جمعی باید باشند منصوب ایشان که امر و حکمشان امر و حکم ایشان باشد تا طاعتشان طاعت ایشان و مقرون به آن باشد و الا لازم آید که طاعت جمیع ملوک جبابره مانند سلطان روم و اورنگ و غیر ایشان هم داخل اطاعت اولی الامر باشد مثل خدا و رسول او و قباحت و شناعت این قول بر هیچ عاقل مخفی نیست .
و بعد از این بیان مرحوم علامه مجلسی مطالب دیگری بیان می کنند و در ادامه روایاتی را از کتب شیعه نقل می کنند که ما به بعضی از آنها بسنده می کنیم .
در عیون اخبار الرضا روایت نموده است از حضرت امام محمد باقر علیه السلام که : وصیت نمود رسول خدا به سوی علی و حسن و حسین علیهم السلام پس فرمود در قول حق تعالی « اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » که مراد به اولی الامر امامانند از فرزندان علی و فاطمه سلام الله علیهما تا روز قیامت .
(حیاة القلوب /ج 5 / ص 217 عیون اخبار الرضا /ج2/ص 131)
و در اعلام الوری و مناقب ابن شهر آشوب از تفسیر جابر جعفی روایت شده است که جابر انصاری گفت : پرسیدم از حضرت رسول از قول حق تعالی :( یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ) خدا و رسول را شناختیم ، اولی الامر کیستند ؟ حضرت فرمود که : خلیفه های منند ای جابر و امامان مسلمانانند بعد از من : اول ایشان علی بن ابیطالب ، پس حسن ، پس حسین ، پس علی بن الحسین ، پس محمد بن علی که معروف است در تورات به باقر و زود باشد که تو او را دریابی ای جابر پس چون او را ملاقات کنی سلام مرا به او برسان ، پس صادق جعفر بن محمد ، پس موسی بن جعفر ، پس علی بن موسی ، پس محمد بن علی ، پس علی بن محمد ، پس حسن بن علی ، پس همنام من و هم کنیت من حجت خدا در زمین او و بقیه خلیفه های خدا در میان بندگانش فرزند حسن بن علی ، آن که فتح می کند خدا بر دست او مشرقهای زمین و مغربهای آن را ، آن است که غایب می گردد از شیعیانش غایب شدنی که ثابت نمی ماند بر قول به امامت او مگر کسی که امتحان کرده باشد حق تعالی دل او را به ایمان .
(اعلام الوری /ص397 و مناقب ابن شهر آشوب /ج1/ص 343-344 )
با این همه سفارش که خدا و رسول نسبت به اهل بیت کردند نه تنها امت اطاعت از ایشان را وظیفه خود ندانست بلکه تمام نیروی خود را برای از بین بردن این خانواده به کار گرفته و هر چه توانستند در اذیت کردن به این خاندان تلاش کردند تا جایی که دختر بزرگوار پیامبر را در بین در و دیوار قرار دادند و فرزندش را سقط کردند . با آل علی کاری کردند که یهودیان نکردند .
تمام شمع وجود تو آب شد مادر
دعای نیمه شبت مستجاب شد مادر
گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد
بهشت آرزوی ما خراب شد مادر
بجای شمع که سوزد به قبر پنهانت
علی کنار مزار تو آب شد مادر
میان آن همه دشمن که می زدند تو را
دلم به غربت بابا کباب شد مادر
حمایت از پدرم را گناه دانستند
که کشتن تو در امت ثواب شد مادر
به محفلی که علی بر تو مخفیانه گرفت
سرشک دیده زینب گلاب شد مادر
به یاد ناله مظلومیت دلم سوزد
که چون سلام پدر بی جواب شد مادر
نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت
گرفته نیمه ای از آفتاب شد مادر
علی به یاد جوانیت پیر گشت چو دید
خمیده سرو قدت در شباب شد مادر
عنایتی صف یوم الحساب «میثم» را
که خسته از گنه بی حساب شد مادر
- توضیحات
- اهل بیت علیهم السلام
- 31 مرداد 1391
- حجة الاسلام شیخ امیر حسین کیانی
- 2963