احمد حنبل لعن يزيد را جايز مىداند
ابن جَوْزى از قاضى أبو يعلى فرّاء روايت كرده است كه او در كتاب خود «المُعْتَمد فى الاصول» با اسناد خود به صالح بن احمد بن حنبل روايت مىكند كه: من به پدرم گفتم: جماعتى ما را منسوب مىدارند كه تَوَلِّى يزيد را داريم؟!
پدرم گفت: اى نور چشم، پسرم! مگر امكان دارد كسى را كه ايمان به خدا داشته باشد تَوَلِّى يزيد را داشته باشد؟! چرا تو لعنت نكنى كسى را كه خداوند او را در كتابش لعنت كرده است؟!
من گفتم: لعنت بر يزيد در كجاى كتاب خداست؟!
پدرم گفت: در قول خداى تعالى: فَهَلْ عَسَيْتُمْ إنْ تَوَلَّيْتُمْ أنْ تُفْسِدُوا فِى الَارْضِ وَ تُقَطِّعُوا أرْحَامَكُم. اولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأصَمَّهُمْ وَ أعْمَى أبْصَارَهُمْ.
«پس آيا به خودتان اميدمنديد كه اگر ولايت امر مردم را متصدّى گرديد، در زمين فساد كنيد و قطع ارحام و خويشاوندانتان را بنمائيد؟ آن جماعت كه چنان كنند كسانى هستند كه خداوند بر ايشان لعنت فرستاده است و آنان را كَرْ كرده است و چشمانشان را كور گردانيده است.»
پس آيا بزرگتر از قتل فسادى هست.
و در روايتى است: اى نور چشم، پسرم! چه بگويم راجع به مردى كه خدا او را در كتاب خود لعنت كرده است. سپس حديث: مَنْ أخَافَ أهْلَ الْمَدِينَةِ أخَافَهُ اللهُ، وَ عَلَيْهِ لَعْنَةُ اللهِ وَ الْمَلئِكَةِ وَ النَّاسِ أجْمَعِينَ «كسى كه اهل مدينه را بترساند خداوند او را مىترساند و بر او باد لعنت خدا و جميع فرشتگان و آدميان» را ذكر كرد. و در ميان همه خلافى نيست كه يزيد با اهل مدينه با لشگرى جنگيد و اهل مدينه را ترسانيد.
امام شناسى، ج16، ص: 535
- توضیحات
- مباحث معرفتی
- 19 بهمن 1390
- حجة الاسلام شیخ علی محمد کیانی
- 4696
دیدگاهها
بر علی و آل علی صلوات.اللهم صل علی محمد و آل محمد.